آخرین فیلم های منتشر شده در سایت مای موویز

داستان انیمیشن درباره مرد جوانی به نام "چوری" است که در قلمرویی بزرگ می‌شود که توسط شیاطین و هیولاها تسخیر شده است. در این میان هنگامی که نیروهای شیطانی سرزمین چوری را تهدید به نابودی می‌کنند، او برای نجات مردمش و تحقق بخشیدن به سرنوشت خود به عنوان یک رهبر افسانه‌ای، سفری قهرمانانه را آغاز می‌کند و ...

دختری جوان و مصمم با استفاده از یک دستگاه مرموز به نام استریوسکوپ که به نظر می‌رسد امکان سفر در زمان میان دنیاها را فراهم می‌کند، به جستجوی پدرش می‌رود که فکر می‌کرده مرده است. اما در هر قدم از راه، هیولایی از یکی از این دنیاها به نام رییک در تعقیب اوست و ...

فیلم داستان "کارل دنکه" یک قاتل سریالی و آدم‌خوار آلمانی بود که در بازه زمانی 1903 تا 1924 ده‌ها ولگرد بی‌خانمان و مسافر را کشت و گوشت آن‌ها را خورد. او معمولاً به عنوان آدم‌خوار فراموش‌شده یا آدم‌خوار مونستربرگ شناخته می‌شود و ...

در شب آگاهی از بارداری‌اش، ویولت و سه دوست نزدیک و دوست‌داشتنی‌اش به طور غیرمنتظره‌ای درگیر یک بحران بزرگ می‌شوند که زندگی‌شان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و ...

در پی یک بحران سیاسی، یک دادستان رومانیایی به مرکز توجه قرار می‌گیرد و فرصت‌هایی جدید برای آینده حرفه‌ای او پیش می‌آید و ...

فیلم داستان زندگی هرمان، جوانی با استعداد که تحت شرایطی بحرانی به وحشتناک‌ترین ماشین شکنجه رومانی در آزمایش پیتشتی در دوران رژیم کمونیستی تبدیل شد.

داستان فیلم به بررسی روابط پیچیده و مشکلات شخصی سه وکیل بلندپرواز می‌پردازد، همانطور که آن‌ها در مسیر عشق، خیانت و جاه‌طلبی حرکت می‌کنند و ...

پس از اینکه در داکیا در سال 85 گیر افتاده‌اند، برف، چای و عشق باید هر کاری ممکن را انجام دهند تا به زمان حال بازگردند و از دست امپراتور نرو که خواهان سرشان است فرار کنند. ای کاش کمی شانس به نفعشان بود...

زمانی که هارپر و دخترش تصمیم می‌گیرند خودشان عدالت را اجرا کنند، گمان می‌کنند که کنترل اوضاع را در دست دارند. اما نقشه‌هایشان زمانی رنگی ترسناک به خود می‌گیرد که راننده‌ی مستی را که باعث مرگ همسر هارپر شده بود، می‌ربایند—و خیلی زود متوجه می‌شوند که او چیزی نیست که به نظر می‌رسد.

یک نوجوان بومی آمریکایی و مادربزرگش، پس از درگیری با فروشندگان مواد مخدر در جنگل، یک دیو باستانی از قبیله چیپوا به نام ویندیگو را زنده می‌کنند تا از خانواده‌شان محافظت کند. اما خیلی زود متوجه می‌شوند که عطش سیری‌ناپذیر این موجود برای کشتن، غیرقابل‌کنترل است. با هر قتل، پیوند بین نوجوان و ویندیگو قوی‌تر می‌شود، و خانواده باید پیش از آنکه همگی به قربانیان بعدی این موجود خونخوار تبدیل شوند، راهی برای شکستن این نفرین پیدا کنند.