آخرین فیلم های منتشر شده در سایت مای موویز

این فیلم داستان عشق پاکی است که بین دو جوان به نام های "شیوا" و "آتسا" تشکیل می شود که دارای دو شخصیت و پشت زمینه های کاملاً متفاوت هستند. آیا عشق این دو به ثمر می نشیند یا از هم فرو میپاشد؟ . . .

یک پسر نوجوان برای یافتن عشق، در تعطیلات تابستانی به شهر مادری خودش باز می گردد و …

وقتی یک نمایشنامه‌ نویس موفق، اما خسته و مستقر در توکیو، به حومه شهر پناه می برد، برنامه های او توسط یک زن مختل می شود ...

"کرم" از بچگی صدای زنانه تقلید میکرد و به همین خاطر نقش های اصلی زن در نمایشنامه های اساطیری را بازی میکرد. حالا او بیکار شده است و مجبور می شود برای پرداخت بدهی های پدرش در یک آژانس تلفنی دوستیابی که فقط خانمها در آن کار می کنند ،خود را پوجا جا بزند، ولی به سرعت طرفدارهای زیادی پیدا میکند و ...

در سال ۱۹۹۳، نوجوانی به نام کامرون بدلیل اختلالاتی، به مرکز درمانی به نام وعده خدا در منطقه‌ای دوردست فرستاده می‌شود. در حالی که او در معرض درمان و معالجه ‎های سوال ‎برانگیز قرار میگیرد، با دیگر ساکنین این مرکز ارتباط برقرار می‌کند و آنها تصمیم می‎گیرند تا زمانی که از آن مرکز خلاص شوند، تظاهر به همکاری با برنامه آن مرکز کنند…

یک دانش آموز دو قطبی از دانشگاه به دلیل یک سوء تفاهم اخراج می شود، بدبختی خود را در یک باشگاه خالی می کند و در آنجا با یک زن زیبا و باهوش دوست می شود و آنها برای اثبات سوء تفاهم نقشه ای می کشند ...

یک تصادف رانندگی باعث می شود پیگ به کما برود ، وقتی که او به هوش می آید حافظه اش را از دست می دهد و شوهرش لئو سعی می کند تا دوباره علاقه ی او را نسبت به خودش جلب کند ...

یک داستان عاشقانه تلخ و شیرین ، که با تجسم مجدد ترانه‌های زیبا از آهنگهای نمادین نیوزیلند روایت شده هست و ....

روزی پسری به نام راجا که در بازار کار میکند متوجه می شود که عده ای قصد کشتن رییس پلیس را دارند، پس به کمک او و همسرش می رود. اما خبر ندارد که این افراد قاتلان حرفه ای و باج گیر برای کشتن دشمنان فرد منفوری به نام بایراوا هستند. او در این حین با دختر جوان و جذابی آشنا می شود و هر دو از اخلاق هم خوششان می آید اما راجا متوجه می شود که در شهر خودش بایراوا قصد ایجاد مزاحمت برای خانواده اش را دارد....

به نظر می رسد "مگان" زندگی کاملی داشته باشد، یک رابطه دوست داشتنی با یک شوهر شگفت انگیز به نام "توماس" و دو فرزند شایسته. اما پس از مدتی او از حالت اغما بیدار می شود و می فهمد هرگز ازدواج نکرده است. "توماس" و فرزندان او اصلا وجود نداشته اند. پدر و مادر او از این قضیه نگران هستند و "مگان" در تلاش است واقعیتی را که در خواب دیده است، رها کند. وقتی او می خواهد رو به جلو برود پس شغل جدیدی پیدا می کند، رئیس جدید خود را ملاقات می کند و این خود "توماس" است ...