آخرین فیلم های منتشر شده در سایت مای موویز

فیلم داستان پیرمردی که پمپ بنزینی را در بیابان های آریزونا اداره می کند، اما او برای جلب عشق وفادارترین مشتری خود دست به هر کاری می زند، از جمله قتل و ...

آنی و شلیپا دو دختر جوان هستند که به تازگی به شهری آمده اند و قصد دارند که یک سالن زیبایی راه اندازی نمایند و همه کسبه هم سعی دارند که به انها کمک نمایند. آنی با پدر بزرگش و شلیپا نقشه دزدی از بانک جنب سالن را دارند و به خاطر همین این محل را اجاره کرده اند تا پوششی برای سرقت شان باشد، اما ...

ریپلی 8، یک کلون هیبریدی انسان-بیگانه، در کنار دزدان فضایی در یک سفینه به نام اوریگا حضور دارد. اما زمانی که بیگانگان به اوریگا حمله می‌کنند، ریپلی تمام تلاش خود را می‌کند تا مانع رسیدن و نابودی زمین توسط آن‌ها شود.

الن ریپلی به سیاره LV-426 بازمی‌گردد تا با یک مستعمرهٔ تغییر اقلیم تماس برقرار کند. به محض رسیدن، او با ملکهٔ بیگانه و نسل‌های او روبه‌رو می‌شود و برای زنده ماندن باید با آن‌ها بجنگد.

یک قاچاقچی سابق خودرو، سه ساعت وقت دارد تا دختر یک مقام دولتی را به دست رباینده‌اش برساند، در غیر این صورت خانواده‌اش متحمل عواقب خطرناکی خواهند شد و ...

اولین فیلم از سری فیلم های بیگانه به کارگردانی ریدلی اسکات و برنده یک جایزه اسکار که بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت داستان یک سفینه فضایی با هفت سرنشین خود است که، در مسیر بازگشت به زمین با پیامی از سوی یکی از سیاره ها مواجه می شود که با نیت کمک خواستن ارسال شده. هوش مصنوعی کنترل گر کشتی فضایی، سرنشینان را از حالت انجماد خارج می کند تا آنان به این پیام پاسخ بدهند...

یوری بیست ساله با عمه مسن خود در حومه روستا زندگی می‌کند. در یک جشن تولد، او با آگوستینو، یک سرگرم‌کننده سیار کودکان، آشنا می‌شود که به او استقلال و آزادی‌ای را وعده می‌دهد که یوری نمی‌دانست به دنبال آن است و ...

پس از روبرو شدن با یک چالش بزرگ، دو برادر مجبور می‌شوند با تکیه بر پیوند قوی خود، برای آینده‌ی باهم تلاش کنند و ...

الن ریپلی روی سیاره ای که مأمن زندانیان سابق زندان فوق امنیتی است سقوط می کند. موجود فضایی ترسناکی روی این سیاره همه را وحشت زده کرده و در نبود هیچ گونه تکنولوژی مدرن، ریپلی رهبر زندانیان در این نبرد مرگبار علیه آن موجود ترسناک می شود.

"سیدونی پرسوال" یک نویسنده فرانسوی شناخته شده، در حال سوگواری برای همسر فقید خود است. او به دعوت ناشر محلی خود برای چاپ مجدد اولین کتابش به ژاپن دعوت می‌شود. ناشر او را به کیوتو، شهر معابد و زیارتگاه‌ها می‌برد. آنها با هم در میان شکوفه‌های بهار ژاپنی سفر می‌کنند و سیدونی به تدریج در برابر او باز می‌شود. اما سایه همسرش از سیدونی پیروی می‌کند: او باید سرانجام گذشته را رها کند تا دوباره اجازه دهد خود را دوست داشته باشد.