آخرین فیلم های منتشر شده در سایت مای موویز

صاحب یک رستوران به نام کوآن پس از اینکه فرزندش در یک بمب‌گذاری دلخراش کشته می‌شود، تصمیم می‌گیرد از افرادی که باعت مرگ فرزندش شده‌اند، انتقام بگیرد ...

بعد از اینکه جنازه دختری جوان در یک منطقه سرد و پربرف پیدا میشود یک مامور FBI به محل میرود تا به این پرونده رسیدگی کند. به دلیل عدم آشنایی با منطقه، او از یک شکارچی محلی کمک میگیرد تا به دنبال قاتل بروند. اما این شکارچی زجر کشیده قصد ندارد قاتل را زنده بگذارد ...

“لاری” (وودی آلن) و “کارول” (دایان کیتون) زوجی عادی هستند که پسرشان را به کالج فرستاده اند.آنها با زوج سالخورده ای آشنا شده اما طی آن هفته زن سالخورده ناگهان از دنیا می رود.”کارول” به “پائول” که به نظر خوشحال می آید مشکوک می شود.او شروع به تحقیق می کند و در حالی که “لاری” اسرار دارد که همه چیز عادی است و او نباید در کار دیگران دخالت کند آنها وارد ماجرایی رازآلود میشوند ...

«فرانک ماريسن» (تراولتا) قايق سازی که از همسرش جدا شده، نگرانی هايی در قبال پسرش، «دنی» (اوليری) دارد. وقتی «سوزان» (پولو)، همسر سابق «فرانک» خبر مي دهد که مي خواهد با «ريک بارنس» (وون) - مرد ثروتمندی که تازه وارد شهر شده و آدم خير شناخته شده ای است - ازدواج کند، حسادت وجود «فرانک» را فرا مي گيرد ...

15 سال پیش، مادری فرزندش را طی یک آدم ربایی از دست داده است. موردی مشابه دوباره رخ می دهد، و این مادر قصد دارد که این بار جلوی آدم ربا را بگیرد و ...

فیلم در مورد زنی است که احساس می کند پسر 9 ساله اش را گم کرده است، در حالی که تمام اطرافیان حتی شوهرش وجود فرزند او را انکار می کنند و بر این باورند که او این بچه را در خیالات خود ساخته است... ...
فراموش شدگان

سال ۱۹۶۹٫ دو جوان به نامهای «مارتی» و «کازمو» با نفوذ به سیستم کامپیوتری یک بانک، مقداری پول از حساب حزب جمهوری خواه بیرون می کشند. «کازمو» را FBI دستگیر می کند، اما «مارتی» با خوش شانسی می گریزد. بیست سال بعد سر یک جعه ی سیاه ـ که حاوی مدرن ترین دستگاه کدشکن کامپیوترهاست ـ «مارتی» (ردفورد) رودرروی «کازمو» (کینگزلی) قرار می گیرد ...

زنی باردار به نام ویدیا به محض خروج از فرودگاه لندن به کلکته به نزدیک ترین پاسگاه پلیس در کلکته می رود و اعلام می کند که همسرش” ارناب” مفقود شده است. او مدتی پیش برای انجام ماموریتی به کلکته سفر کرده بوده است. با پیگیری ویدیا به همراه مامور پلیسی به نام رانا معلوم می شود که ارناب بسیار شباهت به فردی به نام میلن دامجی داشته است ، فردی که گمان می رود با یک فعالیت تبهکاری که منجر به قتل ادم های زیادی در متروی کلکته شده ارتباط داشته است. پلیس قصد دارد ویدیا را قربانی کند و از او به عنوان طعمه استفاده کند تا به سرنخ فعالیت های تبهکاران دست یاب ...

«تیا» (ریچارد دز) و «تونی مالون» (آیزنمان) بچه‌های یتیمی هستند که اصل و نسب ناشناخته‌ای دارند. توانائی‌های ماوراء طبیعی آن دو از جمله پیش‌گوئی و تله‌پاتی، توجه میلیونری به‌نام «بولت» (میلاند) را جلب می‌کند و او تصمیم می‌گیرد از بچه‌ها سوء استفاده کند. به‌زودی نیز موفق می‌شود با اسناد جعلی آنان را نزد خودش بیاورد. اما بچه‌ها می‌گریزند و سرانجام با کمک «جیسن اودی» (آلبرت) در می‌یابند که آخرین بازمانده‌های یک سفینه فضائی هستند که در دریا سقوط کرده است ...

در مورد دو پسر بچه که با هم برادر اند و برادر کوچک تر ترس از ارتفاع داره و به همین خاطر مورد اذیت بقیه دوستان اش قرار میگیره … همه چیز عادیه تا این که یه روز وقتی برمیگردند خونه متوجه حضور غریبه ای میشن که توسط مادر پدر اونها معرفی میشه … قرار میشه پدر اون ها رو برای ماهیگیری به دریا ببره … ...