"تد ایوانز" به تازگی پس از گذراندن محکومیت پنج ساله به دلیل کشتن یک خانواده در یک حادثه رانندگی در حالت مستی، از زندان آزاد شده است. اما او قبل از آزادی، تهدیدی از جانب تنها بازمانده این خانواده دریافت می‎کند، اینکه اگر تد با خانواده خود تماس برقرار کند، آن‌ها کشته خواهند شد. حال تد برای محافظت از خانواده‌اش، خود را به یک منطقه دور افتاده تبعید می‌کند، اما همسرش سارا که این تهدید را صرفا جلوه‌ای از احساس گناه عمیق شوهرش می‌داند، برای بازسازی دوباره خانواده به دنبال تد می‌رود و ...

پس از وقوع انفجار در یک معدن الماس واقع در ناحیه شمالی کانادا، یک راننده کامیون به نام مایک مک‌کن، همراه با گروهی از افراد، برای نجات 26 معدنچی به دام افتاده در آن معدن، عازم ماموریتی مخاطره آمیز می شوند و ...

هیلی با بسته نامه ای حاوی حلقه نامزدی از طرف یک فرستنده مرموز برخورد می کند ، او تصمیم می گیرد با نام مستعار خود به او پاسخ دهد و با آن مکاتبات ناشناس شروع می شود که زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد.

وقتی " جو " متوجه می شود که فروشگاه خانوادگی شان در دیزی هیلز در حال ورشکستگی است ، پدرش " دوک " لطفی به او میکند . لطف دوک در واقع دوست پسر سابق جو " بلیک " است و ...

در جهانی که بیماری طاعون زندگی بسیاری از مردم را تحت تاثیر قرار داده است ، دو برادر تلاش دارند تا با رفتن به کانادا یک محموله‎ی مرموز را بازیابی کنند. اما در مسیر راه با مشکلات بسیار زیادی مواجه می‎شوند که…

وقتی "جولیا" روزنامه نگار برای یافتن الهام به خانه پدری اش بر می گردد، می فهمد که دوست دوران کودکی اش یک هزارتو برفی غول پیکر ساخته است که او را وادار می کند تا راهی برای عشق واقعی پیدا کند ...

هنگامی که مردی به نام کن که به تازگی صاحب فرزند شده است ، مجبور می‎شود برای تدفین پدر دلسردش به خانه برگردد ، با توجه به آخرین وصیت پدرش مبنی بر اینکه که خاکسترهایش در زمین تیم مورد علاقه‎اش ریخته شوند ، شرایط برایش رو به پیچیدگی می‎رود و…

پس از مرگی مرموز در اَبی، خواهر "تانیا" خود را در مرکز تحقیقات داخلی می‌یابد و می‌بایست حقیقت این مرگ مرموز را کشف کند، اما زمانی که جنازه‌ی خواهری دیگر پیدا می‌شود خواهر "تانیا" می‌بایست قاتل را پیدا کند و...