آخرین فیلم های منتشر شده در سایت مای موویز

مجموعه ای از فیلم های ترسناک کوتاه که در همه ی آن ها اینترنت عامل اصلی است ….

داستان فیلم درباره قاتل سریالی می باشد که به شهر کوچک قدیمی خود بازمیگردد و ….

داستان فیلم درباره یک زن بیوه است که برای حل معمای قتل شوهرش از دوستانش کمک میگیرد و…

در خلاصه داستان قسمت دوم فیلم سینمایی نقشه فرار آمده است ، ری برسلین تیمی بسیار حرفه‎ای از متخصصینی که سال‎ها برای خارج ساختن افراد از غیرقابل نفوذترین زندان‎های جهان تمرین دیده‎اند ، در اختیار دارد. اما وقتی که یکی از بهترین و در عین حال قابل اعتمادترین همکارانش دزدیده می‎شود و به داخل یکی از پیشرفته‎ترین زندان‎های ساخته‎ی دست بشر انتقال می‎یابد ، ری به ناچار به دنبال پیدا کردن ردی از دوستش با استفاده از کمک برخی از همکاران قدیمی‎اش می‎رود و…

داستان فیلم درباره چهار زوج متفاوت است که در جنوب کالیفرنیا زندگی می‌کنند و با سختی دست بر گریبان هستند...

هنگامی که اسکار از کار اخراج می شود و دوست پسرش از آن خارج می شود (با گربه گرفتن)، او به یک کابین راه دور در جنگل خارج از یک شهر ارواح به نام TARNATION می رود. در اینجا او قصد دارد منافع زندگی اش را منعکس کند. متاسفانه برای اسکار، جنگل ها به DEMON UNICORN، که متشکل از شاهزاده ساتن، به دنبال خون اسکار است، برای تکمیل مراسم هایی که HIMSELF SATAN را از جهنم می برند، می باشد. اسکار با یک نیروی شیطانی که می تواند هر کسی و هر چیز در جنگل زندگی کند، به یک نبرد پرتاب می شود. اسکار باید برای زندگی اش مبارزه کند و در نهایت با روح خود روبرو شود تا توقف نجات را به جهان بیاندازد.

‘ آیزاک دیویس» (آلن)، روشنفکر نیویورکی از بابت رابطه اش با دختری بسیار کم سن تر از خود به نام «تریسی» (همینگوی) احساس گناه می کند از طریق دوستش «ییل» (مورفی)، با «مری» (کیتن) آشنا می شود که زنی دوست داشتنی است اما فقط نقش روشنفکران را خوب بازی می کند…

در نیویورک، دو پیرمرد – یک یهودی و یک آلمانی – در یک سانحه ی رانندگی کشته می شوند. برادر پیرمرد آلمانی، به نام «سل» (اولیویر) که از جنایتکاران زمان جنگ نازی هاست و صندوقچه ای از الماس (که از اردوگاه های مرگ جمع کرده) پیش برادرش به امانت داشته، به دنبال الماس ها می آید و خیلی زود با مأموری امریکایی به نام «داک لوی» (شایدر) درگیر می شود…

این انیمیشن ماجراجویی های چند قهرمان را به تصویر می کشد که سعی دارند به هدفشان دست پیدا کنند و …

انگلستان، اندکي پس از پايان جنگ جهاني دوم. يک ديپلمات سابق امريکايي به نام «لوييس» (ريو)، عمارت بزرگ «لرد دارلينگتن» فقيد را مي خرد که آقاي «استيونز» (هاپکينز) پير، سرپيشخدمت آن است. او به «استيونز» مرخصي مي دهد تا به ديدن «خانم کنتن» (تامپسن)، مستخدمه ي قديمي اين عمارت برود و از او بخواهد سر کار قبلي خود برگردد...