بلک‌وومن در قفسی درون تریلری در وسط بیابان به حال خود رها شده است. اما به نظر می‌رسد بلک‌وومن تسلیم نشده است. او فرار می‌کند و در جستجوی آغاز ناشناخته‌ای، از بیابان تا کوهستان و در نهایت به شهر سفر می‌کند، در حالی که با بیماری‌های واگیردار و آزار و اذیت روبرو می‌شود. اما شهر حتی از بیابان نیز نامطمئن‌تر است و بلک‌وومن دوباره به دام می‌افتد. یا شاید هم نه؟

استرالیا، دهه ی 1880. «برادران برنز» به دلیل جنایت و اذیت و آزار مردم از دست قانون فراری هستند. تا این که دو تن از برادرها به نام های «چارلی» (پیرس) و «میکی» (ویلسن) دستگیر می شوند. پلیس بریتانیایی، «سروان استنلی» (وینستون) به «چارلی» پیشنهاد می کند که اگر بتواند برادر سوم، «آرتور» (هیوستن)، را بیابد و بکشد، حاضر است «چارلی» و «میکی» را از مجازات برهاند و ... ...