یک کارآگاه و یک راهبه در حال تحقیق درباره جنایاتی وحشتناک هستند و در حالی که با مسائل شخصی خود هم دست و پنجه نرم می‌کنند، مجموعه ای از رخدادهای شوم پیش می آید که سوالات زیادی برمی انگیزد و ...

یک تبهکار نابغه تصمیم می گیرد پیش از آنکه به زندان برود یک گروه شامل کارمندان بانک تشکیل دهد تا چندین میلیون دلار به سرقت ببرد و ...

این سریال، پرونده قتل «او. جی. سیمپسون» و مجموعه‌ای از نکات کلیدی مانند اطمینان کامل دادستان، زیرکی وکیل مدافع و سابقه قضاوت نابجای اداره پلیس لس آنجلس درباره جامعه آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار را مورد بررسی قرار می‌دهد و ....

داستان سریال درباره جوانی آفریقایی-آمریکایی در دهه 1950 که در جستجوی پدر گمشده خود به ایالات متحده سفر می کند ولی اتفاقات غیر منتظره ای در انتظار او است و ....

وقتی قرصی که ابرقدرت های هر فرد را فعال می کند در خیابان نیواورلئان پخش می شود، میزان جرم و جنایت را در شهر بالا می‌برد، یک پلیس محلی با بازی گوردن-لویت با همکاری نوجوانی با بازی دامینیک فیشبک و کهنه‌ سربازی با بازی فاکس می‌خواهند با زور در برابر زور بایستند و با مصرف قرص مانع گروهی شوند که آن را خلق کرده است و …

هنگامی که "کریستینا ایمز" یک عکاس مشهور ، به طوری غیر منتظره و مشکوک می میرد، دخترش "مای" صدمه دیده ، عصبانی و پر از سؤال عکسی را در صندوق امانات پیدا میکند. به زودی او می فهمد که در زندگی گذشته مادرش اتفاقاتی عجیب روی داده است و ....

این فیلم غم‌انگیز و اجتماعی داستان الیاس را به تصویر می‌کشد که در تلاش است تا به رویای خود یعنی سر پیشخدمت تبدیل شود ، اما پدرش توقع دارد او شغل خانوادگی‌شان یعنی کبابی را در پیش بگیرد و…

این فیلم داستان پسری جذاب و دلربا اما آشفته به نام بن برنز را روایت می کند که در شب کریسمس نزد خانواده از همه جا بی خبرش باز می گردد. مادر محتاط بن که هالی نام دارد، از بازگشت پسر محبوبش استقبال می کند اما بزودی متوجه می شود که بن هنوز هم در معرض آسیب قرار دارد. در طول 24 ساعت آینده، هالی باید هر کاری که لازم باشد را انجام دهد تا از فروپاشی خانواده اش جلوگیری کند…

مدیر یک شرکت پس از اینکه دچار ورشکستگی می شود، خواهرش به منظور آشنایی سرمایه گذاران بزرگ با وی، ترتیب جشن بزرگی را به مناسب کریسمس می دهد و…

داستان فیلم درباره‌ی یک شاهزاده‌ی باستانی هست که در دخمه‌ای در یک صحرای دور افتاده از خواب بیدار شده و قصدش نابودیِ بشریت می‌باشد...

در آستانه پیروزی علیه اسکای نت جان کانر ستوان معتمد خود کایل ریس را برای حفاظت از مادرش سارا کانر به گذشته می فرستد ولی او با چیزی روبرو می شود که انتظارش را ندارد. سارا کانر بعد از اینکه در سن نه سالگی توسط یک نابودگر یتیم شده توسط نابودگر دیگری (آرنولد شوارتزنگر) که برنامه اش حفاظت از اوست، مراقبت می شود؛ این نابودگر به او آموزش داده تا با سرنوشتی روبرو شود که همیشه تلاش در اجتناب از آن را داشت...

پنجمین قسمت از مجموعه فیلم های «مقصد نهایی»، همانند قسمت های قبلی، داستان آشنای چند جوان را روایت می کند که هرکدام از آنها به شکل غیرمنتظره ای کشته می شود.

واشينگتن د.ک. خبرنگاري به نام «ريچل آرمسترانگ» (بکينسيل) باعث افشاي هويت يکي از مأموران سيا (فارميگا) مي شود. اما او با پشتيباني سردبيرش (بست) از اعلام نام منبع خود امتناع مي کند و همين خشم داديار ويژه ي فدرال (ديلن) را برمي انگيزد. خيلي زود نيز «ريچل» به زندان فرستاده مي شود تا بهاي کاري را که مي کند دريابد.