داستان سریال درباره "اوه ووری" دختری جوان می باشد کسی که گرچه با کارآگاه "لی گانگ جه" قرار می گذارد اما میخواهد تا زمان ازدواج باکرگی خود را حفظ کند. یک روز او برای معاینه نزد متخصص زنان و زایمان می رود. در آنجا به طور تصادفی از طریق لقاح مصنوعی باردار می شود و ...

داستان سریال در مورد عشق، احساسات و جدایی در روابط که یک سناریوی عاشقانه در زمینه صنعت مد را نشان می دهد. "ها یونگ اون" مدیر یک تیم طراح مد و لباس است و "یون جه گوک" یک عکاس محبوب و پولدار است و ...

داستان فیلم در دهه 1960 در یک روستا اتفاق می افتد، درست پس از جنگ کره و درباره ی مردی فقیر اما خوش قلب است. که با همسر و سه فرزندش زندگیِ شادی دارند. اما …

جانگ سه چول (کیم ره وون) رئیس یک باند است. او در 3 سال گذشته عاشق کانگ سو هیون بوده است، هرچند او به طور مداوم ردش می کند و سعی می كند او را دور كند. کانگ هیون پس از بارها تلاش برای پس زدنش، بالاخره به جانگ میگوید که نمیتواند با او باشد و میخواهد بانوی اول کره شود…

یک جوان پوکرباز بعد از بازی با یک قمارباز همه چیز خود را از دست می دهد. او برای نجات خود به یک تیم پوکر که توسط بازیکن افسانه ای پوکر (جک یک چشم) هدایت می شود، می پیوندد. در حالی که با موفقیت برنامه خود را دنبال می کنند اما یک اشتباه بزرگ باعث می شود کل تیم در یک وضعیت خطرناک زندگی یا مرگ قرار بگیرند ...

داستان فیلم درباره‌ی سردسته یک باند بزرگ به نام "جانگ سه" می‌باشد. او سالها ست عاشق یک دختر است و سعی دارد با او ازدواج کند. اما "کانگ هیون" مخالف ازدواج با او می باشد چرا که قصد دارد بانوی اول کره شود. این موضوع باعث شده تا او عصبانی باشد و ....

بزرگترین گروه تبهکاری در کره جنوبی که گلدموون نام دارد در حال توسعه قدرتش است،‌ یک مامور پلیس ماموریت می گیرد تا مخفیانه وارد این تشکیلات شده و این گروه را سرنگون کند...

فیلم داستان مردی است که در نیروگاه هسته ای کار می کند. او در مورد شرایط نیروگاه نگران است، اما دولت به حرفش گوش نمی کند. تا اینکه یک روز بر اثر وقوع زلزله، نیروگاه دچار انفجار شده و فاجعه‌ی هسته ای به بار می آورد و …

پادشاه باهوش بهترین زیردست خود را مامور میکند تا مسائلی که تاج و تخت را تهدید میکند بررسی کند…

 فیلم در مورد گروهی از دزدان خرفه ای هست که اخیرا یک دزدی بزرگ انجام داده اند و برای اینکه “آب ها از آسیاب بیوفتد” دسته جمعی به ماکائو میروند تا …