داستان سریال درباره یک خانواده واقعا در هم بر هم و گنگ است. این خانواده پدری دائم الخمر دارد به همراه 6 فرزند قد و نیم قد بدون همسر! که شبیه به هیچ خانواده ای نیست. سریال حول محور نداری ها و بی مسئولیتی پدر خانواده میچرخه. پدر به جای این که کار کنه و پول در بیاره پول هایی که بچه ها به دست آوردن رو به باد میده و…

الکس لیوای مجری برنامه صبحگاهی، یکی از محبوب‌ترین برنامه‌های خبری اول صبح در آمریکا است که در منهتن ضبط می‌شود و از شبکه یو‌بی‌ای پخش می‌گردد. این برنامه مخاطبین بسیار زیادی دارد و...

داستان سریال اقتباسی از رمانی با همین نام، نوشته ی سلست انجی، می باشد و ....

داستان این فیلم از جایی شروع می‌شود که سر و کله‌ی سینتیا و مری پیدا می‌شود تا ارث و میراث به جا مانده برای سینتیا از پدربزرگ مرحومش را با خود ببرند. تنها چیزی که او به ارث برده است ، یک شمشیر باستانی است که پدربزرگش معتقد بود یک مدرک است. این شمشیر مدرک اثبات این است که جنوب در جنگ داخلی پیروز شده است و…

یک خلافکار سابق به نام کریس که در تلاش هست در شهر کوچکش دوباره زندگی جدیدی را شروع کند ، درگیر مسائل و مشکلات فراوانی در شهرش می‎شود و…

جک ( مارک داپلس ) مرد جوانی است که به دلیل مرگ برادرش از یک سال پیش تاکنون در افسردگی شدید به سر می برد. در این اوضاع، آیریس ( امیلی بلانت ) دوست صمیمی جک و نامزد سابق برادرش، از او درخواست می کند تا برای بهبود شرایط زندگی اش مدتی به کلبه دور افتاده و خالی از سکنه متعلق به پدرش برود تا در آنجا بتواند زندگی خود را بازیابد. جک پیشنهاد آیریس را می پذیرد و عازم کلبه مذکور می شود اما به محض رسیدن به کلبه متوجه می شود که خواهرِ آیریس به نام هانا ( رزماری دویت ) هم به تازگی به این کلبه نقل مکان کرده است...

مِگان دختر جوانی است که به تازگی با پیشنهاد سرسختانه ی ازدواج مواجه شده است و برای خارج شدن از فشار این درخواست تصمیم می گیرد به مدت یک هفته از خانه به دور باشد تا بتواند به درستی تصمیم بگیرد. برای همین به دیدار دوست جدیدش آنیکا که با پدرش زندگی می کند ، می رود. اما…